در این زمینه آنچه باعث توجه و معرفی بهتر خواهد بود ثبت جهانی آثار باستانی و تاریخی است تا به واسطه آن بتوان ضمن بهرهمندی از امتیازات اعطایی از جانب سازمان یونسکو و کسب اعتبار در این زمینه به ارتقای جایگاه آثار در سطح جهان امیدوار بود.
صنعت توریسم سومین صنعت درآمدزا در سطح جهان است و کم کاریهای منجر به عدم ثبت آثار بیشتری از ایران در کنار غفلت از فرصتهای جهانی در کنار اقدامات غیرکارشناسی که حریم همین تعداد آثار ثبت شده محدود را نیز مورد تعرض قرار میدهد نکاتی هستند که نیاز به دقت، تأمل و توجه بیشتر و اتخاذ دیپلماسی فعالتری در این زمینه دارند.هفت اقلیم فرهنگ و تمدن ایرانی لیاقت سهمی بیشتر در عرصه جهان را دارد؛ لیاقتی که با سعی و تلاش به آن خواهیم رسید.
پس از پایان جنگ جهانی اول بود که ایده حمایت از هر نوع میراث جهانی مطرح شد و مدتها بعد بود که در شانزدهم نوامبر 1972 کنوانسیون حمایت از میراث تاریخی و طبیعی جهان به تصویب سازمان ملل رسید و سازمان آموزشی و علمی و فرهنگی سازمان ملل، یونسکو، مرکزی را تحت عنوان میراث جهانی دایر کرد.
مأموریت این مرکز در هشت بند تعریف شده است:
1 - تشویق کشورهای جهان به امضای کنوانسیون میراث جهانی و اطمینان از حفظ و نگهداری صحیح میراث طبیعی و فرهنگی آنان
2 - تشویق بخشهای مختلف فعال در این حوزه در کشورها برای نامزد کردن آثار طبیعی و فرهنگی کشورهایشان با توجه به ویژگیهای ملی آن
3 - تشویق کارشناسان کشورها به ارائه و تنظیم برنامه مدیریتی برای اخبار و وضعیت سایتهای میراث جهانی
4 - کمک به کشورهایی که اثر خود را به ثبت رساندهاند برای آموزش نیروی متخصص در نگهداری آثار و توسعه مراکز حفاظتی از آثار با توجه به تکنولوژیهای پیشرفته
5 - ساخت مراکز امدادرسانی سریع برای میراث جهانی در زمان وقوع حوادث
6 - حمایت از مراکزی که فعالیتهای عمومی در زمینه نگهداری و آموزش نحوه حفاظت از آثار به افراد آموزش میدهند
7 - تشویق هر منطقه برای جلب توجه ساکنین آن به حفظ و نگهداری میراث جهانی
8 - تشویق کشورهای بینالمللی برای حمایت و حفاظت از میراث طبیعی و جهانی
یونسکو با تأمین اعتبار مرمت و نگهداری آثار ثبت شده جهانی وظایفی را نیز برای کشورهای واجد آن آثار تعریف میکند که کشورها مؤظف به انجام و رعایت آن وظایف میکنند.
با توجه به محاسن ثبت جهانی آثار از جمله مباحث مربوط به مرمت و نگهداری و تبلیغات و معرفی که طبیعتاً اقبال و توجه جهانگردان و رونق صنعت توریسم را به دنبال خواهد داشت به نظر میرسد اتخاذ دیپلماسی فعال در این زمینه میتواند بسیار تأثیرگذار باشد.
وقتی به سیر تاریخی دیپلماسی فعالان و متولیان امر در زمینه تلاش برای ثبت آثار ایرانی در فهرست جهانی توجه میکنیم فترتی بیست و چند ساله را شاهدیم که فارغ از دلایل خواسته و ناخواسته مؤثر در آن بدون شک تأمل و بررسی در آن به منظور برنامهریزی بهتر برای آینده را ضروری میکند.
در مقطع نخست سال 1358 خورشیدی شاهدیم که سه اثر ایرانی موفق به ثبت جهانی شدهاند.
معبد چغازنبیل شوش وزیگورات شکوهمند تمدن ایلام، بنای ارزشمند هخامنشی تخت جمشید و دیگر، میدان نقش جهان، یادگار حکمرانان صفوی در پایتختشان اصفهان نصف جهان، آثار سه گانه ایرانی بودند که این شانس را یافته بودند تا قبل از سایر آثار ایرانی به ثبت جهانی برسند.تا سال 1358 تنها این سه اثر بودند که در یونسکو به عنوان میراث جهانی واجد شناسنامه شده بودند.
بروز انقلاب اسلامی و پس از آن جنگ تحمیلی و مسائل داخلی و خارجی باعث شد از این سال شاهد دوران فترتی بیست و چند ساله در زمینه ثبت آثار باشیم.
براساس اعلام مسئولان ایرانی از آن مقطع به بعد حداقل هفده اثر برای ثبت به یونسکو معرفی شدهاند اما از آن میان تنها محوطه تخت سلیمان توانست در سال 1380 به ثبت جهانی برسد.
علیرغم اقبال دوباره داخلی به مقوله میراث فرهنگی، این بار قوانین و مقررات جدید یونسکو بود که سد راه ثبت بیشتر آثار ایران در فهرست جهانی شد.
یک سال پس از ثبت جهانی تخت سلیمان یونسکو شیوه نامه جدیدی تصویب کرد که براساس آن سالانه تنها سی اثر میتوانستند به لیست جهانی اضافه شوند. تلاشهای ایران در طی مدت سپری شده پس از صدور این مقررات جدید منجر به ثبت سه اثر دیگر شد.
محوطه پاسارگاد، گنبد سلطانیه زنجان و کتیبه بیستون کرمانشاه سه اثری بودند که سهم ایران در لیست میراث جهانی را به عدد هفت رساندند.
همانگونه که پیشتر آمد ثبت یک اثر در میراث مشترک تنها یک حرکت تبلیغاتی نیست و امتیازاتی را برای کشور صاحب اثر به همراه خواهد داشت و البته تعهداتی جهانی را نیز برای آن کشور خواهد آفرید.
در این رابطه همان گونه که در مسئله میدان نقش جهان دیدیم، حفظ حریم میدان، برنامهریزان شهری را مجبور به تعدیل برج جهاننما و در مسئله آبگیری سد سیوند نیز باید مواظب حریم دیگر اثر ثبت شده جهانی خود یعنی محوطه پاسارگاد باشیم تا نهتنها چالشی در این زمینه به وجود نیاید بلکه عملکرد ما نیز باعث نشود ثبت دیگر آثار ایران در فهرست میراث جهانی با اما و اگر همراه باشد!
فارغ از بعد معنوی و اعتبار تاریخی و فرهنگی حضور آثار ایران در لیست جهانی بدون شک در عرصه صنعت توریسم نیز واجد امتیازاتی است.
دنیای امروز تنها نگاه احساسی و نوستالژیک به پیشینه خود ندارد و از مؤلفههای مختلف برای کسب درآمد و توسعه اقتصادی و ساختن فردای بهتر استفاده میکند.
امری که هیچ منافاتی نیز با افتخار و اعتبار به پیشینه ارزشمند تاریخی و فرهنگی مناطق مختلف ندارد و یکی از این راهکارهای درآمدزایی، بهرهمندی از مزایای اقتصادی و درآمدی صنعت توریسم با بهرهمندی از معرفی جهانی آثار باستانی و تاریخی هر کشور است و تلاش بیشتر برای بالا بردن شمارگان آثار ارزشمند ایرانی در لیست جهانی در این زمینه میتواند بسیار مفید باشد.
رویداد دیگر و البته جدیدتری که در عرصه میراث فرهنگی و صنعت توریسم جهانی در حال انجام است ارائه طرحی برای انتخاب عجایب هفتگانه جدید جهان است.
باغهای معلق بابل، مجسمه زئوس، معبد آرتیمس، مقبره ماسولوس در هالیکارناسوس، برج دریایی اسکندریه، مجمسه عظیم رودس و اهرام سهگانه مصر عجایب هفتگانه جهان در عصر باستان بودند و در اقدامی نوین یونسکو با چنین پیشزمینه ذهنی در تدارک معرفی عجایب هفتگانه جدید جهان است.
تلاش برای تعیین این عجایب نوین ابتدا یک طرح تحقیقاتی بود که در سال 1999 میلادی توسط برنارد وبر محقق سوئیسی آغاز شد. او حدود دویست اثر تاریخی را برای انتخاب نهایی در این زمینه کاندیدا کرد اما فهرست بلند او نهایتاً توسط یک گروه از باستانشناسان و با نظارت یونسکو به بیست و یک مورد کاهش یافت.
این آثار عبارتنداز: آکروپولیس در یونان، الحمرا در اسپانیا، نگکور در کامبوج، مجسمه مسیح در برزیل، آمفی تئاتر کولوسوم در ایتالیا، جزیره شرقی شیلی، برج ایفل، دیوار چین، کلیسای حاجیای صوفیه ترکیه، معبد کیومیزو ژاپن ، کلیسای کرملین روسیه، ماچوپیچو در پرو، قلعه نوشیوان اشتاین آلمان، پترا در اردن، اهرام چچن ایتزا در مکزیک، اهرام سهگانه مصر، مجسمه آزادی آمریکا، اپرای سیدنی استون هنگ انگلیس، تاج محل هند، تیمبوکتو در کشور مالی.
نکته جالب در این لیست این است که برخی از آنها همچون ماچوپیچوی پرو هنوز حتی به ثبت جهانی نیز نرسیدهاند.
بدیهی است برای گزینش نهایی این لیست مؤلفههای زیادی مدنظر قرار گرفته است و جای خالی نام ایران در این لیست شاید به واسطه عدم معرفی مطلوب آثار آن برای کارشناسان جهانی باشد.
فاوت اساسی هفت گانه جدید جهان با عجایب هفتگانه باستانی فعال بودن صنعتی به نام توریسم در روزگار جدید است که پویایی آن توسعه اقتصادی را به همراه خواهد داشت و از این منظر زیان عدم حضور آثار ایرانی در بین کاندیداهای این هفتگانه درآمدزا بیشتر به چشم میخورد.